قبلا دغدغه هایی داشتم اما کوچیک بودن ولی از وقتی نامزد کردم هزار تا دغدغه دارم، آیا

خوشبخت میشم، آیا نامزدم همونیه که می خواستم، نکنه اون رو از دست بدم، نکنه دیگه

نبینمش، نکنه کوچیکترین چیزی از گذشته ام بفهمه

همش فکر می کنم آیا میشه بعد از ازدواج احساس نامزدم بهم کمتر بشه و منو دوست نداشته

باشه و حتی برعکس نکنه عشق و علاقه من بهش کم بشه و دیگه نتونم از خیلی حرفا و بدی هاش بگذرم.

قبلا اصلا نمی تونستم از اشتباه یک نفر بگذرم گذشت رو بلد نبودم، اما حالا خودم از خودم

تعجب می کنم من همیشه یه دختر حاضر جواب بودم هیچوقت به هیچ عنوان نمی تونستم حرف

زور رو قبول کنم و زیر بار حرفی که می دونستم اشتباه و غلطه نمی رفتم، اما حالا برعکس

شده، همه تو کف من موندن که من چطور در برابر خیلی از حرفای نامزدم و خانواده اش

سکوت می کنم، اونا فکر می کنن سکوت می کنم اما در واقع تو دلم غوغاست تو دلم صد تا

جواب به حرفشون می دم و از شدت عصبانیت دندونام رو به هم فشار می دم اما در ظاهر سرم

رو میندازم پایین و آروم سکوت می کنم.

قبلا اگر حتی من تو یه کار صددرصد مقصر بودم حاضر نبودم یک درصدش هم قبول کنم و به

تقصیرم اعتراف کنم اصلا کلمات چشم و ببخشید رو نمی تونستم به کار ببرم، اما حالا با اینکه

می دونم حتی یک درصد هم مقصر نیستم جلو همه اعتراف می کنم که مقصرم و جالب

اینجاست ازشون می خوام که منو ببخشن و دیگه هم تکرار نمی کنم اما اصلا نمی دونم دیگه

چی رو نباید تکرار کنم. هر کس هم که بگه من مقصر نیستم باهاش مخالفت می کنم و کلی

دلایل چرت و پرت میارم که من مقصرم.

مامانم همیشه بهم می گفت تو نمی تونی زندگی کنی تو زبونت خیلی درازه، راستش خودم هم

تو کار خودم موندم ولی آدم وقتی عاشق میشه وقتی پای زندگیش در میون باشه لال و کر و

کور میشه، دیگه توهین ها و حرفاشون رو نمیشنوه یا به صورت احمقانه به یه جور خوب

برداشتشون می کنه، دیگه رفتارهاشون رو نمی بینه.

بخدا داغونم، داغون تر از همیشه، اصلا تکلیفم رو نمی دونم به چی باید فکر کنم، نصیحتهای

بابا اعصابم رو به هم می ریزه یه حرفی رو ده بار تکرار میکنه، هر وقت هم شکایتی کنم

بهم گیر میده، مامان هم که دلش ازم خون شده، هیچ کاری از دستم بر نمیاد روزها به مامان غر

می زنم، بدترین دوران زندگیم رو می گذرونیم، تو کما هستم نه برمی گردم نه می میرم، باز

هم مثل همیشه امیدم فقط به خداست، چون غیر از خدا هیچ کس نمی تونه مشکلم رو حل کنه،

پس به امید تو خدا.