دوستشون دارم....
امروز از اون روزهایی بود که برا همیشه تو ذهنم می مونه، باغ شازده ماهان هم جز اون جاهایی شد که برام خاطره های زیادی رو تداعی می کنه، اما من از اون دسته آدمایی هستم که حتی وقتی یاد خاطرات خوشم هم میفتم، ناراحت میشم که دیگه اون روزا تکرار نمیشن، دیگه اون آدما رو هیچوقت نمیشه دید و دور هم جمع شد و خاطره آفرید.
امروز بهترین روز عمرم بود، تا حالا هیچوقت تو عمرم اینقدر شیطنت نکرده بودم، اینقدر نخندیده بودم، امروز بیخیال همه غم هام و دغدغه های فکریم شدم و زدم به بیخیالی، بعد از 2 سال تازه فهمیدم چقدر بچه ها کلاسمون گل بودن. خیلی دیر همو شناختیم تک تکشون رو دوست دارم و از ته دلم برای همشون آرزوی خوشبختی و موفقیت دارم. اندازه یه دنیا دوستشون دارم......
+ نوشته شده در جمعه ششم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 21:27 توسط مهسا
|